نابرابریهای امنیت غذایی و تغذیه از مزرعه تا چنگال
پایگاه خبری DA1news: جهان با نابرابریهای قابلتوجهی مشخص میشود که بهویژه در سیستمهای غذایی شدید است، جایی که شرایط نگرانکننده گرسنگی و سوءتغذیه را تشدید میکند و مانعی جدی برای دستیابی به اهداف جهانی و وعدههای سیاست ملی ایجاد میکند.
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی Da1news، این پیام گزارش جدیدی است که توسط کمیته سطح بالای کارشناسان امنیت غذایی و تغذیه (HLPE) کمیته امنیت غذایی جهانی سازمان ملل متحد منتشر شده است، نهادی برای ارزیابی علمی مرتبط با امنیت غذایی و تغذیه جهان. “کاهش نابرابری برای امنیت غذایی و تغذیه”، هجدهمین گزارش موضوعی پانل، در رویدادی در رم در 15 ژوئن ارائه شد.
این گزارش نشان میدهد که اساساً نتایج امنیت غذایی و تغذیه تفاوتهای زیادی را در مناطق مختلف نشان میدهد، اما این نیز درست است که هیچ منطقهای از بار سوءتغذیه معاف نیست، بنابراین هر منطقه حداقل از یک جنبه از سوء تغذیه رنج میبرد.
باوانی شانکار، رهبر تیم تهیه پیش نویس HLPE و استاد غذا و سلامت در دانشگاه شفیلد، توضیح داد: اما در بین مناطق اختلاف زیادی وجود دارد. نابرابری ها در داخل کشورها عمیق است، در بسیاری از موارد در حال افزایش است و این بخش بزرگی از مشکل است. و گروه هایی که از نظر امنیت غذایی و نتایج تغذیه به طور مداوم بدتر هستند، (زنان،) آنهایی که تحصیلات کمتری دارند، مردم بومی و مردم فقیر هستند.» همچنین این پیام توسط برنارد لمان، رئیس HLPE تأکید شده است: «نابرابریهای امنیت غذایی و تغذیه در سراسر سیستم غذایی، از مزرعه تا چنگال وجود دارد. آنها شامل نابرابری در دسترسی به منابع تولید غذا و فرصتهای بازار برای تولیدکنندگان کوچک، پویایی قدرت نابرابر بین شرکتهای بزرگ مواد غذایی و تولیدکنندگان مواد غذایی، و همچنین دسترسی نابرابر به غذای کافی و مغذی در میان مصرفکنندگان میشوند.» گزارش 200 صفحه ای که در 51 امین جلسه عمومی CFS در ماه اکتبر ارائه خواهد شد. این گزارش در شش فصل تنظیم شده است.
چارچوب مفهومی
فصل اول به چارچوب مفهومی اختصاص دارد. نویسندگان توضیح می دهند که چرا پرداختن به نابرابری ها مهم است. نابرابریها پیشرفت در امنیت غذایی و تغذیه (FSN) را تهدید میکند و مقابله با آنها در اهداف جهانی و میثاقهای حقوق بشر الزامی است و با احساس طبیعی عدالت و انصاف انسانی مطابقت دارد که در دستور کار 2030 برای توسعه پایدار گنجانده شده است.
این گزارش نابرابری در سیستمهای غذایی را «بهعنوان تفاوتهای مشاهدهشده در نتایج FSN یا عوامل مرتبط با سیستم غذایی (مانند دسترسی به منابع تولید غذا)، بین افراد و گروهها (در صورت تفکیک موقعیت اجتماعی، اقتصادی و جغرافیایی) تعریف میکند.
چارچوب مفهومی در یک نمودار نشان داده شده است که چگونه امنیت غذایی و تغذیه را میتوان با پرداختن به نابرابریها در سیستمهای غذایی و سایر سیستمهای مرتبط مانند بهداشت، آموزش یا زیرساخت که همگی برای امنیت غذایی مهم هستند، بهبود بخشید. نویسندگان می نویسند که تغییر پایدار مستلزم درک و پرداختن به محرک های سیستمی و علل ریشه ای نابرابری است.
الگوها و روندهای نابرابری
فصل دوم الگوها و روندهای نابرابری در امنیت غذایی و تغذیه را تشریح می کند. نویسندگان توضیح میدهند: «در حالی که نابرابری در امنیت غذایی بهویژه بر جمعیت آفریقا، آسیای جنوبی و کارائیب تأثیر میگذارد، نابرابری در وضعیت تغذیه در سطح جهان وجود دارد».
علیرغم دستاوردهایی که در کاهش سوءتغذیه در کشورهای با درآمد کم و متوسط به دست آمده است، افزایش جهانی اضافه وزن و چاقی در بین بزرگسالان و کودکان پیشرفت های گذشته در زمینه تغذیه را تضعیف می کند. علاوه بر این، از سال 2015، ناامنی غذایی در بیشتر مناطق جهان بدتر شده است.
در هر یک از مناطق اصلی (آفریقا، آمریکای شمالی و اروپا، آمریکای لاتین و کارائیب، و آسیا)، بیشترین بار ناامنی غذایی شدید در آفریقای میانه (37.7 درصد)، اروپای جنوبی (2.8 درصد) و دریای کارائیب است. (30.5 درصد) و جنوب آسیا (21 درصد). تفاوت های جنسیتی در روند ناامنی غذایی به طور مداوم هم در سطح جهانی و هم بین مناطق ذکر شده است. شکافی که بیشتر شده است.
در سرتاسر جهان، زنان بیش از مردان با ناامنی غذایی مواجه هستند و زنان نسبت به مردان ناامنی غذایی شدیدتری را تجربه میکنند. افراد دارای معلولیت با توجه به اینکه احتمال بیشتری برای زندگی در فقر دارند، بیشتر در معرض خطر ناامنی غذایی هستند. مطالعات نشان می دهد که بزرگسالان بومی استرالیا پنج تا هفت برابر بیشتر از همتایان غیربومی خود در معرض خطر ناامنی غذایی هستند.
در آمریکای شمالی، خانوادههای سیاهپوست غیر اسپانیایی نسبت بیشتری از ناامنی غذایی (22.7 درصد) در مقایسه با خانوادههای سفیدپوست غیر اسپانیایی (8.7 درصد) دارند. محققان دریافتند که دادههای کیفیتر و تفکیکشدهتر در امتداد جنسیت، موقعیت مکانی، وضعیت اقتصادی، قومیت، سایر گروههای اجتماعی و توانایی فیزیکی برای تعیین کمیت و ردیابی سیستماتیک نابرابریهای سیستم غذایی و تغذیه مورد نیاز است.
محرک های تقریبی نابرابری
فصل 3 به بررسی محرک های تقریبی نابرابری ها در سیستم های غذایی و سیستم های مرتبط می پردازد.
در سیستم های غذایی، سه حوزه گسترده را بررسی می کند: نابرابری در منابع تولید مواد غذایی، در زنجیره تامین مواد غذایی و در محیط های غذایی و رفتار مصرف کننده. نابرابری های بزرگ در دسترسی به منابع تولید مواد غذایی وجود دارد و همچنان ادامه دارد.
نمونه بارز آن در نابرابری بالا و فزاینده در مالکیت زمین در سطح جهان است. در سطح جهانی و در اکثر مناطق جهان به غیر از آفریقا، نابرابری زمین که با ضریب جینی اندازه گیری می شود از سال 1975 روند افزایشی داشته است.
در زنجیره های تامین مواد غذایی، دسترسی نابرابر به خدمات مالی یکی دیگر از عوامل نابرابری است: تولیدکنندگان مواد غذایی در مقیاس کوچک. و کسبوکارهای کوچک مدتهاست که با موانع قابلتوجهی در دسترسی یا گرفتن اعتبار، بیمه و سایر محصولات مالی مواجه بودهاند یا به اطلاعات و فناوری دسترسی ندارند. آنها همچنین توانایی محدودی برای تعامل با زنجیره های ارزش و بازارهای مدرن، ذخیره سازی، پردازش و توزیع و تجارت بین المللی مواد غذایی دارند.
«تجار بزرگ، پردازشکنندگان و خردهفروشان ترجیح میدهند که هزینههای مبادله خرید مقادیر کم از بسیاری از مالکان خرد را متحمل نشوند. بنابراین، آنها اغلب حداقل الزامات حجم ویا استانداردهای کیفیتی را که تولیدکنندگان کوچک ممکن است برای برآورده کردن آن تلاش کنند، مشخص میکنند، به خصوص اگر ارتقاء و سرمایهگذاری در نهادهها نیاز به تامین مالی و اطلاعات بهتر داشته باشد.» سوم، محیطهای غذایی فرصتهای بسیار نابرابر را برای امنیت غذایی و تغذیه فراهم میکنند و جمعیتهای کم درآمد و گروههای اقلیت بهویژه تحت تأثیر نابرابریها هستند.
دیدگاه اجتماعی و تاریخی
فصل چهارم دیدگاه اجتماعی و تاریخی گستردهتری دارد و محرکهای سیستمیک اساسی و علل ریشهای امنیت غذایی و نابرابریهای تغذیه را بررسی میکند.
این گزارش نشان میدهد که بسیاری از محرکهایی که روی سیستمهای غذایی عمل میکنند، محرکهای اساسی در خود سیستمهای غذایی دارند. به عنوان مثال، تغییرات آب و هوا و زوال محیطی به کارگران سیستم غذایی آسیب می رساند و تهدیدی برای امنیت غذایی و تغذیه است، به ویژه در جاهایی که مردم و مکان ها در برابر تغییرات آسیب پذیرتر هستند. با این حال، سیستم های غذایی خود محرک اصلی تغییرات آب و هوایی هستند. همین امر در مورد از دست دادن تنوع زیستی، کاهش آب و خاک و آلودگی صدق می کند.
علل ریشهای دیگر، محرکهای اقتصادی و بازار هستند که با شکلدهی به پویایی بازار، جریانهای مالی و الگوهای تجارت جهانی برای تثبیت قدرت تصمیمگیری و مالکیت، سیستمهای غذایی جهانی را به طور اساسی متحول کردهاند.
قابل توجه ترین شکل گیری و مقیاس تجارت بین المللی، و نفوذ تعداد کمی از بازیگران خصوصی به طور فزاینده ای در کنترل بازارسازی بوده است. «این تغییرات الگوهای رژیم غذایی را به روشهای پیچیده تغییر داده و عاملیت اکثر کارکنان سیستم غذایی را محدود کرده است. در حالی که برخی از مزایای تغذیهای افزایش مییابد، نگرانیهایی در مورد تأثیرات گذار به سمت یک رژیم غذایی چاقی غربی وجود دارد که نتایج FSN را تشدید میکند، در ابتدا بر ثروتمندترین افراد جامعه تأثیر میگذارد، اما به تدریج تبدیل به مشکلی برای حاشیهنشینترین یا محرومترین بخشهای اجتماعی-اقتصادی جامعه میشود.
” اما محرک های سیاسی و نهادی نیز وجود دارد، مانند خشونت و درگیری مسلحانه و سیاست ها و حکومت (مانند سیاست زمین، سیاست کشاورزی یا مقررات بازار کار). علاوه بر این، محرک های اجتماعی-فرهنگی مانند هنجارهای فرهنگی یا خشونت مبتنی بر جنسیت، نابرابری های موجود را تولید و تقویت می کنند. بنابراین، نابرابریهای تاریخی اگر به صراحت با سیاستها و رویههای حساس به برابری مورد توجه قرار نگیرند، پابرجا خواهند ماند.
اقدامات متمرکز برای بهبود امنیت غذایی
فصل پنجم بر اقداماتی تمرکز دارد که میتوان در مواد غذایی و سایر سیستمها برای بهبود امنیت غذایی با ارائه حوزههای اولویتدار که پتانسیل قابل توجهی برای کاهش نابرابریها دارند، انجام داد.
اقدامات پیشنهادی به چهار دسته کلی دسته بندی می شوند: تولید مواد غذایی. زنجیره تامین مواد غذایی؛ محیط و مصرف مواد غذایی؛ و محیطی توانمند، زمینه و حاکمیت گسترده تر.
اول، در تولید مواد غذایی، گزینههایی برای کاهش نابرابریها در حوزه امنیت غذایی و تغذیه عبارتند از: ایجاد امکان دسترسی برابر بیشتر به زمین، جنگلها، دام و شیلات، اعمال اصول آگرواکولوژیک در سراسر تولید و سیستمهای غذایی گستردهتر، ایجاد سازمانهای تولیدکننده فراگیر، و سرمایهگذاری. در تحقیقات سیستم های کشاورزی و مواد غذایی عمومی حساس به سهام و سایر سرمایه گذاری های عمومی روستایی.
مورد دوم شامل، برای مثال، گنجاندن برابری جنسیتی در اولویتبندی استراتژیک است، که ممکن است منجر به تأکید بر حوزههای جدیدی شود، مانند محصولات کشاورزی یا دام که برای امنیت غذایی خانوارها مهم هستند، یا سرمایهگذاری در محصولات کشاورزی و دام برای محیطهای حاشیهای و باران کم پتانسیل. مناطق تغذیه شده و همچنین فن آوری های مقاوم در برابر آب و هوا برای خرده مالکان. دوم، حوزه های اقدام در زنجیره تامین مواد غذایی ذکر شده در گزارش، اتخاذ رویکردهای زنجیره ارزش فراگیر است.
توسعه سیاستها، استراتژیها و برنامههای حمایت از کار برای کارگران سیستم غذایی؛ در نظر گرفتن رویکردهای سرزمینی در سیستم غذایی و برنامه ریزی توسعه منطقه ای. سرمایه گذاری در زیرساخت های ذخیره سازی، پردازش و توزیع مواد غذایی حساس به سهام؛ و سرمایهگذاری در سیستمهای اطلاعاتی بهبودیافته، استفاده از فناوریهای دیجیتال. با توجه به محیط زیست و مصرف مواد غذایی، حوزه های اصلی اقدام شامل برنامه ریزی و حاکمیت مواد غذایی-محیط زیستی است.
ادغام بینش های رفتاری در سیاست گذاری و برنامه ریزی؛ و تقویت حمایت اجتماعی در آخرین دسته، نویسندگان به سیاستها و برنامهریزیهای حساس به غذا و تغذیه و پرداختن به عدم تقارن قدرت شرکت در حکمرانی اشاره میکنند، فقط دو جنبه را نام میبرند.
حمایت از تحول اساسی سیستم های غذایی
فصل ششم توصیه هایی برای حمایت از تحول اساسی سیستم های غذایی ارائه می کند.
همانطور که باوانی شانکار در طول ارائه گزارش بیان می کند، ده توصیه کلی وجود دارد که در چهار خوشه گروه بندی شده اند، اما در این ده توصیه کلی، توصیه های فرعی بسیاری وجود دارد، یعنی توصیه های دقیق تر و دقیق تر. به عنوان مثال، خوشه A بر رسیدگی به نابرابری ها در سیستم های غذایی تمرکز دارد.
بنابراین اولین توصیه گسترده این است که “دولت ها، سازمان های بین دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی باید در بخش های مختلف برای اطمینان از دسترسی عادلانه تر به زمین، جنگل ها، منابع آبی و سایر منابع تولید مواد غذایی، با استفاده از رویکردهای مبتنی بر حقوق کار کنند.” یک توصیه فرعی مرتبط، تقویت حقوق زمین و منابع زنان، دهقانان، مردم بومی و سایر گروه های به حاشیه رانده شده، از جمله به رسمیت شناختن قانونی و حقوق ارث است.
خوشه B به نابرابریها در سیستمهای مرتبط نگاه میکند و یک توصیه این است که کشورها باید دسترسی جهانی به خدمات و منابعی را که تأثیر مستقیم بر امنیت غذایی و تغذیه دارند، تضمین کنند.
به طور دقیقتر، دولتها باید دسترسی همگانی به خدمات مربوط به FSN، از جمله مراقبتهای بهداشتی اولیه، ایمنسازی، آموزش تغذیه، بهداشت و آب آشامیدنی سالم را تضمین کنند. خوشه C بر روی مقابله با محرک های اجتماعی و سیاسی نابرابری تمرکز دارد در حالی که خوشه D شامل توصیه های مربوط به تقویت داده ها و سیستم های دانش است تا درک بهتر و نظارت بر عدالت در حوزه های مربوط به امنیت غذایی و تغذیه را امکان پذیر سازد.
ترجمه: ناظم رامتین