روسیه با یک انتخاب استراتژیک مهم روبرو است
Da1news: ارزش صادرات کالاهای غذایی به روسیه بیشتر از محموله های تسلیحاتی این کشور است و این کشور در سال 2019 حدود 25 میلیارد دلار درآمد داشته است. مزارع روسیه 10 تا 13 درصد از کل صادرات غلات جهان و 20 تا 23 درصد از صادرات جهانی گندم را تولید می کنند. با این حال، با توجه به این واقعیت که صنعت پردازش مواد غذایی بسیار توسعه نیافته است، روسیه مجبور است بیشتر مواد غذایی تصفیه شده خود را وارد کند.
روسیه اکنون با یک انتخاب استراتژیک مهم روبرو است. با توجه به فرصتهای بالقوه رشد و همچنین برخی عوامل خارجی که انتظار میرود در سالهای آینده بر صنعت کشاورزی جهانی تأثیر بگذارد، آیا این صنعت بر بهرهبرداری از زمینهای بیشتر برای تولید محصولات کشاورزی تمرکز خواهد کرد – و در نتیجه صادرات خود را افزایش داده و به بخش مهمی تبدیل خواهد شد. از زنجیره کشاورزی جهانی – یا برای بهبود صنعت فرآوری مواد غذایی خود به منظور مستقل شدن بیشتر از حیوانات کشاورزی جهانی کار خواهد کرد؟ یک چیز مسلم است، تصمیمات مهم و همچنین توسعه از صنعت کشاورزی روسیه انتظار می رود.
دو قرن نوسان
روسیه، با توده زمین وسیع خود، در طول قرن های 19 و 20 نوسانات زیادی را پشت سر گذاشت. روسیه علیرغم داشتن جمعیت بیشتر از بقیه اروپا در آن زمان، که بیشتر آنها در جوامع کشاورزی روستایی زندگی می کردند، نمی توانست از نظر توسعه صنعتی و اقتصادی خود رقابت کند. با این حال، در حالی که همسایگان اروپایی و جامعه آزاد اقتصادی به بهبود تکنیک های کشاورزی خود اختصاص داشتند، روسیه موفق شد به یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات کشاورزی، به ویژه گندم (36 درصد از کل صادرات در سال 1910)، علی رغم ناکارآمدی کشاورزی، تبدیل شود.
بعدها، آزادی رعیت توسط تزار الکساندر دوم در اواسط قرن نوزدهم، در نتیجه مهاجرت بزرگ سیبری و اصلاحات استولیپین مبتنی بر کشاورزی، فرصتی را برای توسعه زمینهای زراعی باز کرد. با این حال، آشفتگیهای سیاسی-اجتماعی که مدت کوتاهی پس از آن به وجود آمد (جنگ جهانی اول، انقلاب بلشویکی، جنگ داخلی و بعداً جنگ جهانی دوم) باعث شد بخش کشاورزی روسیه از فرصت استفاده نکند.
با ثباتتر شدن وضعیت در دهه 1950، دولت شوروی کمپین «سرزمینهای بکر» را به اجرا گذاشت. در دهه بعد، 13.6 میلیهکتار زمین تنها در روسیه آسیایی شخم زده شد که نشاندهنده پتانسیل عظیم این کشور از نظر تولید کشاورزی است. با این حال، لحظهی پر آب دیگری در اطراف بود که میرفت این روند مثبت را متزلزل کند – فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 و فروپاشی اقتصاد فرماندهی دولتی. متعاقباً در دهه 1990 بیشتر زمین های زراعی و علفزارهای مدیریت شده متروکه شدند. سطح زیرکشت و تعداد دام به سطح قبل از سال 1991 بهبود نیافته است (طبق ارقام سرویس آمار ایالتی فدرال از سال 2016).
مدرنیزاسیون قرن بیست و یکم
در طول دو دهه گذشته، کشاورزی روسیه تحت یک فرآیند مدرن سازی فشرده قرار گرفته است. این امر با توسعه عوامل اقتصادی کلان، از جمله افزایش ادغام در تجارت بینالمللی، گسترش انتقال فناوری و سرمایهگذاریهای کشاورزی خارجی، و همچنین لزوم افزایش ایمنی و کارایی تولید، پشتیبانی میشود.
توسعه تجهیزات فنی در خط مقدم فرآیند نوسازی قرار داشت، زیرا به طور مستقیم بر دامنه تولید و همچنین کارایی سرمایه انسانی به کار گرفته شده تأثیر گذاشت. به عنوان مثال، در سال 1393 در قالب یک پروژه دولتی برای تسریع عملکرد کشاورزی کشور، یارانه 15 درصدی به تولیدکنندگان محصولات کشاورزی برای خرید تجهیزات فنی مناسب ارائه شد. این در سال 2017، زمانی که هزینه کل برنامه دولتی 2.6 درصد افزایش یافت، گسترش خواهد یافت.
دومین رکن اصلی فرآیند نوسازی کشاورزی، اتخاذ سیاست های جدید مناسب تر برای صنعت در حال توسعه و عصر جهانی شدن بود. افزایش نگرانیها در مورد وابستگی به واردات در اواخر دهه 2000 باعث تمرکز سیاست بر تحریک عرضه مواد غذایی داخلی شد. حمایت دولتی توسط OECD به عنوان برآورد حمایت از تولیدکننده 22 درصد در سال 10-2008 اندازه گیری شد که بالاتر از سطح حمایت ارائه شده در اتحادیه اروپا بود. در حالی که چنین تشدید کمک های دولتی، از جمله، با بحران اقتصادی جهانی در سال 2009 و همچنین خشکسالی های محلی مرتبط بود، همچنین نشان دهنده جهت گیری بلندمدت به نفع رشد تولید و جایگزینی واردات است.
با این حال، بخش کشاورزی روسیه هنوز کمبودهایی را مشاهده می کند که برطرف نشده است. به ویژه، با توجه به مقدار منابع زمین در روسیه، بخش کشاورزی آن به خدمات پیشرفته و زیرساخت های حمل و نقل مانند هیچ مکان دیگری نیاز دارد. علاوه بر این، سیستمهای مدیریت آب و زمین نیز برای کارایی تولید محصولات کشاورزی مهم هستند. با این حال، سطح ناکافی سرمایه گذاری، تحقیق و توسعه و نوآوری باعث عقب ماندگی روسیه در عرصه جهانی می شود.
رقابت برای افزایش تولید – به چه قیمتی؟
در حالی که تبدیل شدن به بخشی از اقتصاد کشاورزی جهانی مستلزم گسترش انتقال فناوری و سرمایه گذاری های کشاورزی خارجی بود، روسیه شروع به واردات بذر، دام و ماشین آلات کشاورزی غربی کرد. در حالی که این واردات فرصتهای جدیدی را در بازار باز میکرد، انتظار میرفت که تولیدکنندگان به منظور بهبود کارایی عملیات خود به آنها پاسخ دهند.
واردات بذر ذرت هیبریدی از غرب (عمدتاً فرانسه و مجارستان) در نگاه اول نتایج مطلوبی را به همراه داشت. از سال 2002، واردات روسیه از دانه ذرت هیبریدی با 84 درصد افزایش به 36820 تن در سال 2015 رسید که 50 درصد آن برای برنامه ریزی در همان سال بر اساس اطلس تجارت جهانی (2016) استفاده شد. عملکرد ذرت روسیه تقریباً 50 درصد در مدت مشابه افزایش یافت و به 4.93 تن در هکتار در سال 2015 رسید.
با این حال، چنین دانه هایی به طور مداوم ویژگی های یکنواخت مورد انتظار و عملکرد بالا را تنها در طول اولین برداشت ارائه می دهند. بنابراین، در حالی که آنها می توانند به افزایش چشمگیر تولید کشاورزی، به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم کمک کنند، دانه های هیبرید باعث افزایش وابستگی به واردات بذر شده و آنها را به یک راه حل بلند مدت ضعیف از نقطه نظر سلطه جهانی تبدیل می کند.
علاوه بر این، از دست دادن قابل توجه تنوع زیستی کشاورزی و افزایش حساسیت به بیماری و شرایط آب و هوایی یکی دیگر از پیامدهای جهانی بالقوه وابستگی به واردات بذر هیبریدی است. در حالی که هدف یک مزرعه، برخلاف اکوسیستمهای طبیعی، تولید محصول قابل برداشت است، تشدید کشاورزی و سیستمهای تکفرهنگی تاکنون تنوع زیستی را در مزارع کاهش داده است. این امر پایداری کشاورزی درازمدت را کاهش می دهد. حفظ تنوع زیستی کشاورزی خدمات مهم اکوسیستم را فراهم می کند و بنابراین باید به یک اولویت در صنعت کشاورزی تبدیل شود. در واقع، دولت روسیه قبلاً آن را به عنوان یکی از نقاط تمرکز در توسعه آینده کشاورزی کشور ذکر کرده است (در قسمت 3 مورد بحث قرار خواهد گرفت).
تجارت کشاورزی
مصرف و تولید جهانی غذا باعث ایجاد موجی از پول جهانی به سمت کشاورزی شد و باعث ظهور نوع متفاوتی از بنگاه های کشاورزی در روسیه شد – سرمایه گذاری های کشاورزی. این شرکت ها مزارع شرکتی موجود را به دست می آورند و آنها را به صورت عمودی ادغام می کنند و تولید اولیه، پردازش، توزیع و گاهی اوقات خرده فروشی را با هم ترکیب می کنند. چنین ساختار عمودی به آنها کمک کرد تا هزینه های ناشی از بازار و کمبودهای زیرساختی مزارع روسیه را کاهش دهند.
اگرچه برخی از کارشناسان ادعا میکنند که برعکس، بزرگی زمینهای کشاورزی باعث میشود که آنها از صرفهجویی در مقیاس رنج ببرند، اما واضح است که این تولیدکنندگان گسترده و یکپارچه عمودی در روسیه، بهویژه منطقه جنوبی، حضور پررنگی دارند. برای مثال، هلدینگهای کشاورزی نیروی محرکه صنعت پررونق طیور روسیه بودهاند، با افزایش تولید جوجههای گوشتی از 0.41 به 3.01 میلیون تن بین سالهای 2000 تا 2013. مساحت زمین متعلق به 56 بزرگترین هلدینگ کشاورزی روسیه دو برابر شد. بین سالهای 2007 و 2019. سرویس آمار ایالتی فدرال (Rosstat) همچنین به روند ثابتی در تولید محصولات کشاورزی اشاره میکند – این تعداد در مدت مشابه تقریباً سه برابر شده است.
ورودیهای جدید
جدا از شرکتهای کشاورزی، روسیه بستر خوبی برای کشاورزان فردی ارائه میدهد. زمین های ارزان و حاصلخیز این کشور نه تنها کشاورزان روسی، بلکه کشاورزان خارجی را نیز جذب می کند. اگرچه موانع زیادی برای ورود به رقابت با بزرگترین شرکت های کشاورزی وجود دارد، همانطور که شرکت مشاوره BEFL در سال 2019 گزارش داد، منابع مازاد روسیه و تقاضای رو به رشد روسیه فرصت های زیادی را برای یک سازمان کشاورزی کوچک فراهم می کند. علاوه بر این، منابع متعددی از کمک های دولتی برای کمک به تولیدکنندگان کشاورزی داخلی و خارجی وجود دارد. از آغاز سال 2017، مزارع راه اندازی حق دارند برای دریافت یارانه درخواست دهند و در صورت تایید، برخی از کمک های دولتی ارائه می شود. همچنین برنامه “کشاورز آغازین” وجود دارد که به احزاب واجد شرایط اجازه می دهد برای توسعه مشاغل کشاورزی خود کمک هزینه دریافت کنند.
به عبارت دیگر، فرصت های رو به رشدی برای کشاورزان در روسیه وجود دارد. به این ترتیب حدود 9200 وام به مشاغل کشاورزی کوچک و متوسط در سال 2016 اعطا شد که 191.5 میلیارد روبل بود.
از سوی دیگر، زیرساخت های روسیه توسعه نیافته است. علاوه بر این، نباید غیبت کارگران واجد شرایط و کوشا را فراموش کرد. در نهایت، زمین یکی از بزرگترین منابع سود برای مقامات دولتی است، به این معنی که تا زمانی که مشاغل کشاورزی یا تولیدکنندگان آن را تحویل ندهند، ممکن است با موانعی در این راه مواجه شوند.
تجارت و ژئوپلیتیک
تحت رژیم تحریمها، روسیه با مصرف تنها 20 درصد از کل حجم تولید محصولات خوشهای، توانست به هدف امنیت غذایی خود دست یابد و این امر باعث افزایش صادرات شد. به این ترتیب، در سال 2017 روسیه 20.7 میلیارد دلار صادرات تولید کرد و پس از آن رئیس جمهور پوتین جاه طلبی جدید روسیه را اعلام کرد: 45 میلیارد دلار صادرات مواد غذایی تا سال 2024.
اکنون، چنین رشدی در بخش کشاورزی روسیه، علیرغم چالشهای ژئوپلیتیکی، موجی از علاقه را در میان سرمایهگذاران بینالمللی خارجی ایجاد میکند که به پتانسیل بکر بخش کشاورزی روسیه در پرتو تغییرات محیطی فعلی پی میبرند. بنابراین، در حالی که در سال 2017 میزان سرمایه گذاری شرکت های خارجی نسبت به سال قبل کاهش داشت، در همان سال چین نسبت به سال 2016 سرمایه گذاری خود را در روسیه 3.5 برابر افزایش داد. به عبارت دیگر، کسانی که روی ادغام جهانی روسیه حساب می کنند. زنجیره جهانی کشاورزی-غذایی میتواند و خواهد منتفع شود، نه تنها ارزشی را برای سهامداران خود به ارمغان میآورد، بلکه مزایایی برای مصرفکنندگان جهانی نیز خواهد داشت (یعنی افزایش تولید مواد غذایی و تنوع عرضه جهانی).
صادرات سالانه این کشور تا چهار سال آینده سالانه 12 درصد افزایش می یابد. در حالی که برخی از محققان استدلال می کنند که چنین هدفی واقع بینانه نیست، شایان ذکر است که عملکرد صادرات فعلی روسیه برای کشوری با این وسعت، توده زمین و پتانسیل کشاورزی نسبتاً کوچک است. روسیه از فراوانی منابع طبیعی خود غفلت کرده است (این کشور با زمین های قابل کشت خود در رتبه دوم ناکارآمد در جهان قرار دارد و با زمین های کشاورزی خود در رتبه پنجم قرار دارد). علاوه بر این ، متوسط بازده محصولات، و همچنین در دسترس بودن فنآوریهای کشاورزی مناسب (مانند ناوگان ماشینآلات و نیروی کار ماهر، تأسیسات و زیرساختهای ذخیرهسازی مدرن) ضعیف است.
بهره برداری از تجارت
کشاورزی روسیه پتانسیل های دست نخورده زیادی دارد – اگر بتوان بهره وری و کارایی را افزایش داد. بیشتر فعالیت های کشاورزی روسیه در قسمت اروپایی روسیه (قبل از کوه های اورال) واقع شده است. در همین حال، اطلاعات کمی در غرب در مورد توسعه تاریخی کشاورزی بخش آسیایی روسیه، که تقریباً 77٪ از خاک روسیه یا 13 میلیون کیلومتر مربع را پوشش می دهد، وجود دارد. بخش آسیایی روسیه، اگر به تنهایی در نظر گرفته شود، با اختلاف زیادی بزرگترین کشور روی زمین است، با این حال تنها یک سوم از زمین های زراعی روسیه را در خود جای داده است (روسستات، 2016). بنابراین، در حالی که ریسکهای ژئوپلیتیکی تأثیر منفی خود را دارند، دلایل زیادی برای شرکتهای بینالمللی مواد غذایی برای شروع پروژههای جدید در روسیه وجود دارد. به این ترتیب، چندین شرکت بزرگ خارجی از جمله لوئیس دریفوس، کارگیل، سیپی فودز و NCH Capital به تقویت موقعیتهای خود در روسیه ادامه میدهند.
علاوه بر این، با توجه به تغییرات اقلیمی، افزایش دما و رویدادهای شدید آب و هوایی ممکن است مساحت زمین مناسب برای محصولات کشاورزی و تولید دام را گسترش دهد. به عبارت دیگر، روسیه پتانسیل بسیار زیادی برای تبدیل شدن به یک پیشرو در کشاورزی ارگانیک دارد: 10 میلیون هکتار از زمین های قابل کشت روسیه هنوز بیکار است (اطلاعات بیشتر در این مورد در قسمت 3 مجموعه). در همین حال، اروپا در حال حاضر منابع قابل کشت خود را تخلیه کرده است.
بنابراین، دولت روسیه اقداماتی را برای باز کردن پتانسیل روسیه در صنعت جهانی آغاز کرده است. به این ترتیب، برنامه های عمده ای برای تسریع رشد صادرات غیرمنابعی و قصد آن برای حمایت از این تجارت اعلام شد. علاوه بر این، وزارت زراعت در حال توسعه برنامه های حمایت از صادرات است که قرار است توسط دولت حمایت شود، مانند بازیابی مخارج سرمایه ای، تامین مالی امتیازی، یارانه دادن به هزینه های لجستیک و اجرای پروژه های سرمایه گذاری مشترک با مشاغل. مرکز صادرات روسیه طیف گسترده ای از خدمات را برای تبلیغ کالاهای روسی در بازارهای فرامرزی ارائه می دهد.
نتیجه
از نقطه نظر تجاری، شرایط مطلوبی برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان کالاهای غذایی روسیه وجود دارد. از نقطه نظر زیست محیطی، منابعی که روسیه در اختیار دارد فرصت هایی را برای کشاورزی پایدار ارائه می دهد که می تواند در آینده نزدیک برای کل جهان مفید باشد. در حالی که هر دو نشانه امیدوارکننده ای هستند مبنی بر اینکه روسیه در آینده نزدیک جایگاه شایسته ای در میان تامین کنندگان جهانی غذا خواهد داشت، تعادل بین این دو و تمرکز ترجیحی بر پایداری چیزی است که ما باید به آن هدف داشته باشیم.