رسانههای خصوصی؛ اولویت دوم یا شریک استراتژیک؟
پایگاه خبری داوان نیوز: رسانههای دولتی در ایران بهعنوان بازوی اطلاعرسانی نهادهای حکومتی، نقش حیاتی در انعکاس عملکرد دولت دارند. اما آیا تمرکز بر این تریبونها بهتنهایی میتواند اطلاعرسانی دقیق، متعادل و اثرگذار را تضمین کند؟
به گزارش اخبار روزانه کشاورزی، اطلاعرسانی دولتی از تریبونهای دولتی، بهدلیل کاهش اعتماد عمومی و نقش کمرنگ نهادهای نظارتی مستقل، نمیتواند الگوی اثرگذاری در عصر دیجیتال باشد. این گزارش با نگاهی انتقادی به تحلیل این رویکرد و جایگاه رسانههای تخصصی و خصوصی میپردازد.
چالشهای اطلاعرسانی دولتی از مجاری دولتی
1. یکسونگری در انعکاس اخبار:
– خبرگزاریهای دولتی مانند ایرنا، مهر و تسنیم، اغلب موظف به تبلیغ دستاوردهای دولت و دستگاههای اجرایی هستند.
– این جهتگیری، فضای کمی برای نقدپذیری یا انعکاس کاستیها باقی میگذارد. برای نمونه، در نشستهای شورای اطلاعرسانی دولت تأکید میشود که روابط عمومیها باید “تبیین دستاوردها” را در اولویت قرار دهند تا جایزه ویژه جشنواره شهید رجایی را کسب کنند.
2. تعارض منافع و کاهش اعتماد عمومی:
– وابستگی سیاسی بسیاری از خبرگزاریها، بیطرفی را زیر سؤال میبرد.
– پژوهشها نشان میدهد مخاطبان امروزی، بهویژه نسل جوان، به رسانههای مستقل گرایش بیشتری دارند. در شبکههای اجتماعی مانند تلگرام و اینستاگرام، رسانههای غیردولتی مانند عصر ایران یا خبرآنلاین نرخ تعامل بالاتری دارند.
3. نقش کمرنگ افکارسنجی:
– روابط عمومیهای دولتی اغلب بهجای “ارتباط دوسویه”، به “تبلیغ یکسویه” تبدیل شدهاند. در نتیجه، نیازهای واقعی مردم کمتر به دستگاهها منتقل میشود.
رسانههای تخصصی و خصوصی: موتورهای توسعه یا تهدید؟
1. پارادوکس بخش خصوصی:
– از یک سو، رسانههای تخصصی بخش خصوصی میتوانند با ارائه تحلیلهای مستقل، شفافیت اقتصادی را افزایش دهند و به “تمایز بخش خصوصی واقعی از خصولتیها” کمک کنند.
– از سوی دیگر، بهگفته حسن نمکدوست تهرانی، بخش خصوصی ایران در دفاع از آزادی رسانهها “غفلت تاریخی” کرده است: “بخش خصوصی بدون رسانههای آزاد نمیتواند بر موانع ساختاری غلبه کند”.
2. اثربخشی رسانههای تخصصی در توسعه:
– مجید رضائیان تأکید میکند که بخش خصوصی برای تأثیرگذاری باید از “مثلث رسانهای” استفاده کند:
– وب ۱ (پایگاههای خبری تخصصی)
– وب ۲ (شبکههای اجتماعی)
– تلویزیونهای اینترنتی.
– نمونه موفق این الگو، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) است که با وجود وابستگی به جهاد دانشگاهی، فضای نسبتاً بازتری برای نقد دارد.
3. جایگاه رسانههای خصوصی: اولویت دوم یا شریک استراتژیک؟
– دولتها اغلب رسانههای خصوصی را “اولویت دوم” میدانند و منابع بودجه و دسترسی به اطلاعات را به رسانههای دولتی اختصاص میدهند.
– اما دادهها نشان میدهد رسانههای خصوصی در جلب اعتماد مخاطبان موفقترند. برای مثال، در توئیتر که ماهیتاً فضای انتقادی دارد، رسانههای دولتی کمتر دیده میشوند.
راهکارها: به سوی الگوی تعاملی و چندصدایی
1. بازتعریف نقش روابط عمومیهای دولتی:
– دبیر شورای اطلاعرسانی دولت اعتراف میکند: “امروز روابط عمومی به معنای گذشته وجود ندارد”. روابط عمومی باید “نقش فعال در ارتباط با مردم” ایفا کند و “کانال مطمئن برای رساندن صدای مردم” باشد.
2. شبکهسازی با رسانههای خصوصی:
– ایجاد اتحادیههای رسانهای دولتی-خصوصی، مانند پلتفرم “اخبار رسمی” که محتوای کسبوکارها را در ۱۰۰۰ رسانه منتشر میکند.
– تدوین “نقشه رسانهای” برای شناسایی رسانههای اثرگذار (دولتی و خصوصی) و توزیع عادلانه اطلاعات.
3. تحول در آموزش و فناوری:
– تأکید بر “نهضت آموزش روابط عمومیها” برای مهارتآموزی در تحلیل دادههای رسانهای و روشهای نوین ارتباطی.
– بهرهگیری از ابزارهایی مانند دیتاک برای رصد بازخوردهای مردمی در شبکههای اجتماعی.
4. راهاندازی رسانههای تخصصی مستقل:
– حمایت از رسانههایی مانند ایلنا (خبرگزاری کار ایران) که بهجای تبلیغات دولتی، بر مسائل صنفی تمرکز دارند.
عبور از انحصار به سوی اکوسیستم رسانهای
اطلاعرسانی دولتی از تریبونهای دولتی، بهدلیل کاهش اعتماد عمومی و نقش کمرنگ نهادهای نظارتی مستقل، نمیتواند الگوی اثرگذاری در عصر دیجیتال باشد. تجربه ایران نشان میدهد رسانههای تخصصی و خصوصی نه تنها نباید در “اولویت دوم” قرار گیرند، بلکه میتوانند با ایفای سه نقش کلیدی:
– شفافسازی عملکرد دولت،
– انعکاس صدای بخشهای محروم جامعه،
– ارتقای فرهنگ پاسخگویی،
به بازسازی سرمایه اجتماعی کمک کنند.
پیشنهاد نهایی، ایجاد شورای مشترک رسانههای دولتی و خصوصی تحت نظارت نهادهای مدنی است تا توازنی بین “جهاد تبیین” و “جهاد استماع” (شنیدن صدای منتقدان) برقرار شود. تنها در این صورت است که اطلاعرسانی از خطابه یکسویه به گفتوگوی دموکراتیک تبدیل خواهد شد